( مصدر ) زیان بردن ضرر خوردن .
غبن کشیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غبن کشیدن. [ غ َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) زیان کشیدن. زیان بردن. ضرر بردن :
قلم بگیر و فزونی مجوی و غبن مکش
اگر به حکمت و علم اندر اهل پایگهی.
در شهر این معامله با هر گدا رود.
قلم بگیر و فزونی مجوی و غبن مکش
اگر به حکمت و علم اندر اهل پایگهی.
ناصرخسرو.
شادی که غبن میکشی و دم نمیزنی در شهر این معامله با هر گدا رود.
ملا نظیری نیشابوری ( آنندراج ).
کلمات دیگر: