کلمه جو
صفحه اصلی

ضک

فرهنگ فارسی

دشوار گردیدن کسی را کار و تنگ شدن . تنگ کردن .

لغت نامه دهخدا

ضک. [ ض َک ک ] ( ع مص ) دشوار گردیدن کسی را کار و تنگ شدن. || فشار دادن چیزی را و تنگ گرفتن. ( منتهی الارب ). تنگ کردن. فشردن. ( منتخب اللغات ).


کلمات دیگر: