کلمه جو
صفحه اصلی

طبع کافوری

فرهنگ فارسی

کنایه از طبع سوداوی یاکنایه از مردم کند طبع و خنک و بارد .

لغت نامه دهخدا

طبع کافوری. [ طَ ع ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از مزاج سرد و خشک باشد. ( برهان ). || کنایه از طبع سوداوی. ( آنندراج ). || کنایه از مردم کند طبع و خنک و بارد. ( برهان ) ( آنندراج ). || یخ بسته. ( برهان ). || کنایه از فوت و موت. ( برهان ). مرگ. ( آنندراج ). || شوریده دماغ. آشفته عقل. رجوع به مجموعه مترادفات ص 169 شود.


کلمات دیگر: