کلمه جو
صفحه اصلی

عایس

لغت نامه دهخدا

عایس. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به عائس شود.

عائس. [ ءِ ] ( ع ص ) نیکو سیاست کننده شتران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نگاهدارنده مال و تدبیرکننده آن. یقال هو عائس مال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: