کلمه جو
صفحه اصلی

از نو


مترادف از نو : دوباره، مجدد، مجدداً، مکرر

فارسی به انگلیسی

afresh, again, anew, over again

anew, over again


afresh, again, anew


فارسی به عربی

ثانیة

مترادف و متضاد

afresh (قید)
از نو، دوباره

again (قید)
از نو، دوباره، پس، باز هم، باز، دیگر، مجددا، نیز، یکبار دیگر، مکرر، دگربار، بعلاوه، از طرف دیگر

anew (قید)
از نو، دوباره، از سر، بطرز نوین

فرهنگ فارسی

دوباره

لغت نامه دهخدا

از نو. [ اَ ن َ / نُو ] ( ق مرکب ) از سر. دوباره. مجدداً. بار دیگر. باز.

فرهنگستان زبان و ادب

{redo} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینه های نوار گزینه که باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود

واژه نامه بختیاریکا

دوارتِه؛ دی؛ ز سر؛ زون تَرِه
زنو؛ ز سر

پیشنهاد کاربران

از دوباره



کلمات دیگر: