کلمه جو
صفحه اصلی

هزار پیشه

فارسی به انگلیسی

work - box with many compartments

لغت نامه دهخدا

هزارپیشه. [ هََ/ هَِ ش َ / ش ِ ] ( اِ مرکب ) رجوع به هزاربیشه شود.

نقل قول ها

هزار پیشه (به انگلیسی: Factotum) رمانی نوشته چارلز بوکوفسکی است.
• من به تنهایی معتاد بودم. اگر هرروز کمی با خودم خلوت نمی کردم مثل این بود که ضعیف تر می شدم. چیزی نبود که به آن افتخار کنم اما وابسته اش شده بودم، تاریکی داخل اتاق، برایم مثل نور آفتاب بود.

گویش مازنی

/hezaar pishe/ کلک باز – کسی که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری زند

کلک باز – کسی که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری زند


واژه نامه بختیاریکا

( هزار پیشِه ) جعبه ای مخصوص که اسباب چای را در آن میگذارند

پیشنهاد کاربران

در عشایربختیاری صندوقچه ای که در آن اسباب چای را میگذاشتند. که جای استکان و نعلبکی و غیره را در خود داشت. از چوب بوده و بر روی آن کار هنری صورت گرفته بود. جای قفل اویز نیز داشت.


کلمات دیگر: