کلمه جو
صفحه اصلی

تصادفی


مترادف تصادفی : اتفاقی، حادثی، غیرمترقبه، تصادف

برابر پارسی : ناگهانی

فارسی به انگلیسی

adventitious, accidental, casual, coincidental, contingent, random, chance, haphazard, fortuitous

adventitious, accidental, casual, chance, coincidental, contingent, haphazard, fortuitous, random


فارسی به عربی

حادث عرضی , ظرفی , عرضی , عشوائی , غریب , لونی , مشکوک

مترادف و متضاد

۱. اتفاقی، حادثی
۲. غیرمترقبه، تصادفتصادف


chance (صفت)
تصادفی، اتفاقی

accidental (صفت)
تصادفی، اتفاقی، عرضی، غیر مترقبه، عارضی، غیر اساسی، پیشامدی

random (صفت)
تصادفی، غیر عمدی

casual (صفت)
تصادفی، اتفاقی، عارضی، غیر جدی

fortuitous (صفت)
تصادفی، اتفاقی، شانسی

contingent (صفت)
تصادفی، مشروط، محتمل، محتمل الوقوع

haphazard (صفت)
تصادفی، اتفاقی

by-the-way (صفت)
تصادفی

chanceful (صفت)
تصادفی، اتفاقی

circumstantial (صفت)
تصادفی، ضمنی، مربوط به موقعیت

temerarious (صفت)
تند، تصادفی، بی پروا، متهور، بی باک

s


اتفاقی، حادثی


غیرمترقبه، تصادفتصادف


فرهنگ فارسی

ناگهانی اتفاقی

لغت نامه دهخدا

تصادفی. [ ت َ دُ ] ( ص نسبی ، ق ) ناگهانی. اتفاقی.

دانشنامه عمومی

تصادفی، اتفاقی یا استوکاستیک (به انگلیسی: Stochastic) به سیستم هایی گفته می شود که رفتارشان قابل پیش بینی نیست. به معنای واضح‎تر می‎توان گفت قوانین و پارامترهایی در مسئلهٔ مورد بررسی ما نقش دارند که گاهی به دلیل پیچیدگی‎های فراوان و گاهی به دلیل عدم دانش کافی، قادر به بررسی آن‎ها نیستیم.به عنوان مثال، برای فهم بهتر مطلب پرتاب یک تاس را در نظر بگیرید. شما هیچگاه قبل از پرتاب تاس نمی‎توانید از عدد تاس رو شده مطمئن باشید، مثلاً بگویید: عدد رو شده ۵ خواهد بود چون عوامل متعددی بر روی تاس اثر می‎گذارند مانند: سرعت پرتاب تاس، نحوهٔ چرخش تاس و بسیاری از عوامل دیگر، که فهمیدن و محاسبهٔ آن‎ها نیازمند فیزیک بسیار پیچیده می‎باشد. از این رو چون نمی‎توانیم با قطعیّت بگوییم که عدد رو شده چند است می‎گوییم: مقدار عدد رو شده در پرتاب تاس تصادفی است. اما اگر روزی دستگاهی ساخته شود که همهٔ محاسبات را انجام دهد و عدد رو شده را به ما بدهد، آن گاه می‎گوییم عدد رو شده در پرتاب تاس تصادفی نیست.
فیزیک-شیمی
اقتصاد: یک معادله دیفرانسیل جزئی تصادفی برای قیمت گذاری اوراق بهادار تحت پوشش وام مسکن
روانشناسی: خوشحالی یک پدیده تصادفی است
چند مورد از پدیده‎های تصادفی در علوم مختلف:
آزمایشی که تحت شرایط یکسان بتوان آن را تکرار کرد و نتیجهٔ آن قبل از انجام آزمایش معیّن نباشد را یک آزمایش تصادفی می‎نامیم.
مثال: پرتاب تاس، دمای بدن در حالت بیماری و ...

واژه نامه بختیاریکا

یهو

پیشنهاد کاربران

( = به طور تصادفی ) این واژه عربی ـ پارسی است و پارسی جایگزین آن، یادچا می باشد که از سنسکریت: یادْرچَیا ساخته شده است
( = تصادف کرده ) اوپَسیک ( اوپَس از سنسکریت: اوپَسَرگَ= تصادف + پسوند مفعولی «یک» ) ، سَمگَتیک ( سمگت از سنسکریت: سَمگَتی + پسوند «یک» ) ، آگَتیک ( آگَت از سنسکریت: آگَتَ + پسوند «یک» )

رخدادی، پیشامدی، پیشامدانه ، الابختی، الابختانه ( گرچه الله بختی است )
دهخدا واژه گتره ای را بدین چم آور ده:
گتره ای
( گُ رَ ) ( ق مر. ) ( عا. ) 1 - به قیمت مقطوع ، بی آن که وزن کنند و یا بشمرند. 2 - به تخمین ، بدون حساب دقیق . 3 - بیهوده .
که نمی تواند با آن را برساند
بادرود

تکپار/تکپاره/ناگاه/


کلمات دیگر: