farewell
بترک
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
کلمه دعا است که هنگام وداع گفته میشود
لغت نامه دهخدا
بترک. [ ] ( معرب ، اِ ) یونانی شده پاتریارک . ( از دزی ج 1 ص 50 ).
بترک. [ ب ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) ( از: ب + ترک ) کلمه دعا که هنگام وداع گویند یعنی خداحافظ. ( ناظم الاطباء ).
- بترک گفتن ؛ خداحافظ گفتن. ( ناظم الاطباء ).
- || فراغت حاصل کردن از کاری. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ترک شود.
بترک. [ ب ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) ( از: ب + ترک ) کلمه دعا که هنگام وداع گویند یعنی خداحافظ. ( ناظم الاطباء ).
- بترک گفتن ؛ خداحافظ گفتن. ( ناظم الاطباء ).
- || فراغت حاصل کردن از کاری. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ترک شود.
بترک . [ ] (معرب ، اِ) یونانی شده ٔ پاتریارک . (از دزی ج 1 ص 50).
بترک . [ ب ِ ت َ ] (اِ مرکب ) (از: ب + ترک ) کلمه ٔ دعا که هنگام وداع گویند یعنی خداحافظ. (ناظم الاطباء).
- بترک گفتن ؛ خداحافظ گفتن . (ناظم الاطباء).
- || فراغت حاصل کردن از کاری . (ناظم الاطباء). و رجوع به ترک شود.
گویش اصفهانی
تکیه ای: bet(a)rak
طاری: betterak
طامه ای: boterak
طرقی: betrak
کشه ای: betterak
نطنزی: baterak
گویش مازنی
به معنی مجازی بمیر یا جان بکن
/baterk/ به معنی مجازی بمیر یا جان بکن
واژه نامه بختیاریکا
( بِتُرُک ) ( فعل ) ؛ حرکت کن
کلمات دیگر: