کلمه جو
صفحه اصلی

اخو

فرهنگ فارسی

نام پری است از اساطیر قدیمه یونانی

لغت نامه دهخدا

اخو. [ اَ ] ( ع اِ ) حالت رفعی اخ. برادر. برادر نسبی. || دوست. همنشین. ج ، اخون ، آخاء، اِخوان ، اُخوان ، اِخوة، اُخوة، اُخُوّ، اُخوّة.

اخو. [ اُ خ ُوو ] ( ع اِ ) ج ِ اَخ ، اَخ .

اخو. [ اِ خ ُ ] ( اِخ ) نام پری ایست در اساطیر قدیمه یونانی. || ( یونانی ، اِ ) انعکاس صدا بزبان یونانی. ( قاموس الاعلام ).

اخو. [ اَ ] (ع اِ) حالت رفعی اخ . برادر. برادر نسبی . || دوست . همنشین . ج ، اخون ، آخاء، اِخوان ، اُخوان ، اِخوة، اُخوة، اُخُوّ، اُخوّة.


اخو. [ اُ خ ُوو ] (ع اِ) ج ِ اَخ ، اَخ ّ.


اخو. [ اِ خ ُ ] (اِخ ) نام پری ایست در اساطیر قدیمه ٔ یونانی . || (یونانی ، اِ) انعکاس صدا بزبان یونانی . (قاموس الاعلام ).


دانشنامه عمومی

آخو. آخو (به آلمانی: Achau) یک منطقهٔ مسکونی در اتریش است که در ناحیه مودلینگ واقع شده است. آخو ۳٬۳۴۰ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای اتریش

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:اکو

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۹۶(بار)

واژه نامه بختیاریکا

( اِخو ) می خواهد
( آخُو ) خرمن کوبی؛ کمباین؛ مجموعه عملیاتی که باعث جدا سازی فراورده های محصول شامل کاه و دانه می شود.


کلمات دیگر: