کلمه جو
صفحه اصلی

دودست زدن

فرهنگ فارسی

بر هم زدن دو دست از روی نشاط و خوشحالی .

لغت نامه دهخدا

دودست زدن. [ دُ دَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) برهم زدن دو دست از روی نشاط و خوشحالی. چپه زدن صفق. دستک زدن. ( از یادداشت مؤلف ). || دست افشانی کردن. کنایه از خوشحالی کردن است. ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

دوبامبی


کلمات دیگر: