کلمه جو
صفحه اصلی

علت غائی

فرهنگ فارسی

غرض و مقصود صانع از صنعت خود و آن محرک اول فعل است و در وجود ذهنی مقدم بر سائر علل است اما در وجود بعد از تحقق تمام آنها محقق میشود

لغت نامه دهخدا

علت غائی. [ ع ِل ْ ل َ ت ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غرض و مقصود صانع از صنعت خود. ( از ناظم الاطباء ). و آن محرک اول فعل است ، و در وجود ذهنی مقدم بر سائر علل است اما در وجود خارجی بعد از تحقق تمام آنها محقق میشود. ( از فرهنگ اصطلاحات فلسفی ). رجوع به علت شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] علت غائی شامل تحلیلی درباره افعال اختیاری، کمال و خیر، غایت و علت غائی می شود.
هیچ کار ارادی و اختیاری بمعنای عام اراده و اختیار نیست که بدون شعور و علم فاعل به آن انجام بگیرد خواه علمی که عین ذات فاعل باشد چنان که در فاعل بالتجلی وجود دارد و خواه علمی که عین خود فعل باشد چنان که در مورد فاعل بالرضا ملاحظه می شود و خواه علمی که لازمه علم به ذات باشد چنان که در فاعل بالعنایه قائل شده اند و خواه علمی که از عوارض انفکاک پذیر از ذات باشد چنان که در فاعل بالقصد تحقق می یابد. همچنین هیچ کار ارادی و اختیاری نیست که فاعل هیچگونه محبت و رضایت و میل و کششی نسبت به آن نداشته باشد و با کمال بی علاقگی و نفرت و اشمئزاز آن را انجام دهد حتی کسی که داروی بد مزه ای را با بی رغبتی می خورد یا خود را در اختیار جراح قرار می دهد تا عضو فاسدی را از بدنش قطع کند چون علاقه به سلامتی خودش دارد و سلامتی وی جز از راه خوردن داروی تلخ یا بریدن عضو فاسد تامین نمی شود از این جهت به خوردن همان دارو و از دست دادن عضو بدنش میل پیدا می کند میلی که بر کراهت از مزه بد و ناراحتی از قطع عضو غالب می شود.
← تفاوت محبت و خواستن کار به اختلاف انواع فاعل
نکته ای را که باید در اینجا خاطرنشان کنیم این است که منظور از کمال در اینجا صفت وجودی ملایم با ذات فاعل است که گاهی منشا انجام کار اختیاری می شود و گاهی در اثر آن بوجود می آید و کمالی که در اثر انجام کار ارادی حاصل می شود گاهی کمال نهائی فاعل و یا مقدمه ای برای رسیدن به آن است و در این صورت در اصطلاح فلاسفه خیر حقیقی نامیده می شود و گاهی تنها با یکی از قوی و نیروهای فاعل ملایمت دارد هر چند مزاحم با کمالات دیگر و کمال نهائی وی باشد و در مجموع به زیان فاعل تمام شود و در این صورت خیر مظنون نامیده می شود. مثلا نتیجه طبیعی که بر خوردن غذا مترتب می شود کمالی است برای قوه نباتی که مشترک بین انسان و حیوان و نبات است و لذتی که از آن حاصل می گردد کمالی است برای قوه ای که آن را درک می کند و مشترک میان حیوان و انسان است اما اگر غذا خوردن با نیت صحیح و به منظور کسب نیرو برای انجام وظایف الهی انجام گیرد موجب کمال انسانی هم می شود و در این صورت وسیله ای برای کسب خیر حقیقی هم خواهد بود ولی اگر صرفا برای التذاذ حیوانی باشد مخصوصا اگر از ماکولات حرام استفاده شود تنها موجب کمال برای بعضی از قوای شخص می شود و به کمال نهائی وی زیان می زند و در نتیجه کمال حقیقی انسان را ببار نمی آورد و از این روی خیر پنداری یا خیر مظنون نامیده می شود.
← مناسبت واژه های اختیار و خیر
از توضیحی که در باره افعال اختیاری دادیم روشن شد که چنین کارهایی علاوه بر این که احتیاج به فاعل دارند و ذات فاعل علت فاعلی آن ها می باشد متوقف بر علم و اراده او نیز هستند و در فاعل بالقصد تصور نتیجه ای که بر کار قصدی مترتب می شود یعنی لذت و فائده و خیر و کمالی که از آن حاصل می گردد شوق وی را برای انجام دادن کار برمی انگیزد پس تصمیم بر انجام دادن کار متوقف بر شوقی است که اصالتا به نتیجه کار و بالتبع به خود آن تعلق می گیرد و حصول شوق مشروط به تصور کار و نتیجه آن و تصدیق به مطلوبیت نتیجه است و چون نتیجه کار مطلوب بالاصاله است در مقابل خود کار که مطلوب بالتبع است از این روی آن را غایت و علم و محبت به آن را علت غائی می نامند و بر این اساس برای انجام یافتن فعل اختیاری علت دیگری بنام علت غائی اثبات می شود.
چند نکته درباره غایت و علت غایی
...


کلمات دیگر: