روشن کردن , زرنگ کردن , درخشان شدن , نشاط دادن , شادمان کردن , روح بخشيدن
ابهج
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
ابهج. [ اَ هََ ] ( ع ن تف ) نیکوتر. خوبتر. || شادمانه تر.
کلمات دیگر:
روشن کردن , زرنگ کردن , درخشان شدن , نشاط دادن , شادمان کردن , روح بخشيدن