کلمه جو
صفحه اصلی

عذی

فرهنگ فارسی

نام جایی است لیث گوید : موضعی است ببادیه و نام است محلی را که در زمستان و تابستان در آن گیاه روید بدون آب ازهری گوید : موضعی است ببادیه

لغت نامه دهخدا

عذی. [ ع َ / ع ِذْی ْ ] ( ع اِ ) کشت دشتی که از باران آب خورد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || هر شهر که شوره ندارد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

عذی. [ ع ِ ] ( اِخ ) نام جایی است. ( منتهی الارب ). لیث گوید: موضعی است به بادیه و نام است محلی را که در زمستان و تابستان در آن گیاه روید بدون آب. ازهری گوید: موضعی است به بادیه. ( از معجم البلدان ).

عذی . [ ع َ / ع ِذْی ْ ] (ع اِ) کشت دشتی که از باران آب خورد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || هر شهر که شوره ندارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).


عذی . [ ع ِ ] (اِخ ) نام جایی است . (منتهی الارب ). لیث گوید: موضعی است به بادیه و نام است محلی را که در زمستان و تابستان در آن گیاه روید بدون آب . ازهری گوید: موضعی است به بادیه . (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: