از شعرای ایران و از مردم استر آباد است و در کاشان می زیست
صدوی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صدوی. [ ] ( اِخ ) از شعرای ایران و از مردم استرآباد است و در کاشان میزیست و به سال 952 هَ. ق. درگذشت. او راست :
گر عاقلی مباش مقید بهیچ جا
نشنیده ای که ملک خدا بنده خدا
بحر قناعت است که در موج آمده
عریان تنی که هست منقش ز بوریا.
گر عاقلی مباش مقید بهیچ جا
نشنیده ای که ملک خدا بنده خدا
بحر قناعت است که در موج آمده
عریان تنی که هست منقش ز بوریا.
( قاموس الاعلام ترکی ).
چنین است در قاموس الاعلام ولی در تذکره نصرآبادی ، آتشکده آذر، تذکره مجمع الخواص ، ریاض العارفین ، مجمع الفصحاءشاعری بدین نسبت دیده نشده.کلمات دیگر: