کلمه جو
صفحه اصلی

زت

فرهنگ فارسی

آراستن تزئین

لغت نامه دهخدا

زت. [ زَ ] ( ص ) برهنه و عریان. ( ناظم الاطباء ).

زت. [ زَت ت ] ( ع مص ) آراستن ، و فعل آن از باب نصر آید. ( شرح قاموس ) ( ناظم الاطباء ) ( ازمنتهی الارب ). آراستن. ( آنندراج ). تزیین. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از قاموس ) ( از المعجم الوسیط ). زت و تزئیت ، آراستن است ، و فعل ثلاثی مجرد از آن بکار نرفته است. ( از تاج العروس ).

زت . [ زَ ] (ص ) برهنه و عریان . (ناظم الاطباء).


زت . [ زَت ت ] (ع مص ) آراستن ، و فعل آن از باب نصر آید. (شرح قاموس ) (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ). آراستن . (آنندراج ). تزیین . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از قاموس ) (از المعجم الوسیط). زت و تزئیت ، آراستن است ، و فعل ثلاثی مجرد از آن بکار نرفته است . (از تاج العروس ).


دانشنامه عمومی

زت (به آلمانی: Seeth) یک شهر در آلمان است که در نوردفرایسلند واقع شده است. زت ۷۱۰ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان


کلمات دیگر: