آنکه عذر کس پذیرد پوزش که قبول کند
عذر پذیرنده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عذر پذیرنده. [ ع ُ پ َ رَ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) آنکه عذر کس پذیرد. که پوزش قبول کند :
بپذیر نصیحت بطلب حکمت دین را
ای عذر پذیرنده از این گنبد غدار.
بپذیر نصیحت بطلب حکمت دین را
ای عذر پذیرنده از این گنبد غدار.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: