کلمه جو
صفحه اصلی

سررود

فارسی به انگلیسی

headwaters


لغت نامه دهخدا

سررود. [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه ٔ نو بخش کلات شهرستان مشهد. دارای 335 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات ، بنشن . مقبره ٔ شیخ شهاب الدین سهروردی در این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


سررود. [ س َ ] (اِخ )دهی از دهستان کیذقان بخش ششتمد شهرستان سبزوار. دارای 125 تن سکنه است . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، پنبه و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


سررود. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قلعه نو بخش کلات شهرستان مشهد. دارای 335 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات ، بنشن. مقبره شیخ شهاب الدین سهروردی در این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

سررود. [ س َ ] ( اِخ )دهی از دهستان کیذقان بخش ششتمد شهرستان سبزوار. دارای 125 تن سکنه است. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، پنبه و بنشن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

سررود ممکن است به یکی از مکان های زیر اشاره بدارد:
سررود (سبزوار)
سررود (کلات)
سررود (ممسنی)
سررود (نیک شهر)
سررود سفلی
سررود علیا

روستایی زیبا با آب و هوای متعادل که در استان خراسان رضوی شهرستان سبزوار بخش ششتمد واقع شده است. اغلب مردم این روستا به شغل شریف کشاورزی و دامداری مشغولند و جمعیت این روستا حدودا 100 نفر است.



کلمات دیگر: