( زیره آب ) کنایه از فریب دادن است
زیره اب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( زیره آب ) زیره آب. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) کنایه از فریب دادن است. ( گنجینه گنجوی ) :
نبینی که در گرمی آفتاب
حرام است بر زیره جز زیره آب.
نبینی که در گرمی آفتاب
حرام است بر زیره جز زیره آب.
نظامی.
رجوع به ماده بعد شود.کلمات دیگر: