کلمه جو
صفحه اصلی

سرشک باری

فرهنگ فارسی

اشک ریزی . گریستن . اشک ریختن

لغت نامه دهخدا

سرشک باری. [ س ِ رِ ] ( حامص مرکب ) اشک ریزی. گریستن. اشک ریختن :
میکرد همان سرشک باری
اما بطریق سوگواری.
نظامی.


کلمات دیگر: