کنایه از مقاومت کردن آرام نگرفتن بزانو در نیامدن دست از کار نکشیدن
ز پای نشستن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
بر خلافِ معنایی که شما نوشتید:
" از پای نشستن " کنایه از مقاومت نکردن، تسلیم شدن و به زانو در آمدن هست.
" از پای نشستن " کنایه از مقاومت نکردن، تسلیم شدن و به زانو در آمدن هست.
کلمات دیگر: