انجام دادن تشریفات قانونی و رسمی برای برسمیت شناختن و محدود کردن و مشخص کردن وارثان شخص درگذشته
حصر وراثت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حصر وراثت. [ ح َ رِ وِ ث َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح حقوق ) انجام دادن تشریفات قانونی و رسمی برای برسمیت شناختن و محدود و مشخص کردن وارثان شخص درگذشته.
دانشنامه عمومی
(پیشنهاد کاربران) پیراریگ.
پیشنهاد کاربران
حصر وراثت :[اصطلاح ملک و مسکن] حکمی است که بعد ازفوت مورث حسب تقاضای احد یا تمامی ورثه بعد از طی تشریفات قانونی لازم ازطرف مرجعقضایئ صادر می شود و در آن ضمن اشاره به فوت مورث وتاریخ ومحل آن تعداد و مشخصات کامل ورثه متوفی درآن بهوضوح قید و نیز میزان سهم الارث آنها بر طبق قانون ارث تعیین می شود.
کلمات دیگر: