کلمه جو
صفحه اصلی

حضرت ابراهیم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْراهیم ِ خَلیل علیه السلام، دومین پیامبر اولوالعزم ، نیای بزرگ عرب از طریق پسرش اسماعیل ، و بنی اسرائیل از طریق پسر دیگرش اسحاق می باشد .
شکل های گوناگون این نام در منابع دینی و غیر دینی ، با افزایش ، ادغام ، یا جابجایی حروف و هجاها می تواند حاکی از شهرت و رواج آن در منطقه هلال خصیب باشد. شکل ابرام در نخستین موضعی که عهد عتیق به آن اشاره کرده ، همچون نام های یعقوب و یوسف در سده های ۲۰ و ۱۹ق م ، در میان آموریها و سایر اقوام منطقه دیده شده است .
سوسه، احمد، العرب و الیهود فی التاریخ ،ج۱، ص۲۳۳، دمشق ، ۱۹۷۲م .
درباره معنای اَبرام ، نخستین بخش آن (اَب ) به معنای پدر، بی شک سامی است . دومین بخش رابه احتمال از Raamu اکدی به معنای دوست داشتن ، یا از Rwm سامی غربی به معنای بلند مرتبه یا عالی دانسته اند. بر این قیاس ، معنای «پدر عالی یا متعالی «را برای «اَبرام «نمی توان نامحتمل شمرد. همچنین معنایی که برای اَبراهام ۸ (شکل کاملاً گویشی آن : اَوْرَهام ) - پدر امت های بسیار - آمده است ، گویا فقط ریشه عامیانه دارد، اگرچه می تواند با «رُهام «عربی به معنای کثیر و بی شمار همریشه باشد. اما معانی و شکل های دیگری هم که برای ابراهیم آورده اند، درست نمی نماید. مثلاً نووی از قول ماوردی ، معنای آن را در سریانی «پدر رحیم «آورده و وهب بن منبه ، اَبْرهه را صورت حبشی ابراهیم و به معنای سپید چهره دانسته است .
وهب بن منبه ، کتاب التیجان ، ج۱، ص ۱۳۶، صنعا، ۱۹۷۹م .
بنابر روایت عهد عتیق ابراهیم به قبایل آرامی که از جزیرةالعرب به کرانه های فرات کوچیده بودند نسب می برد.
سوسه، احمد، العرب و الیهود فی التاریخ ، ج۱، ص۲۵۲، دمشق ، ۱۹۷۲م .
...

[ویکی حج] حضرت ابراهیم(ع). ابراهیم(ع) از پیامبران اولوالعزم.
حضرت ابراهیم در سه دین بزرگ یهودیت، مسیحیت و اسلام و همچنین ادیان همجوارشان مانند صابئه جایگاهی ویژه دارد و همگی خود را به ایشان نسبت داده اند و از همین رو به پدر امت ها معروف شده است. هجرت ابراهیم (ع) از بابل و هجرت به مکه از موضوعاتی است که در کتب عهدین و همچنین قرآن بیان شده است. ساخت کعبه و بنیان نهادن آیین حج از دیگر اموری است که به حضرت ابراهیم نسبت داده شده است.
واژه ابراهیم واژه ای بابلی که بنابر نظر برخی لغت شناسان مرکب از «إب» به معنای پدر و «راهیم» به معنای رحیم است. گروهی نیز بخش دوم را از ریشه «رام» به معنای بلند مرتبه شمرده و مجموع کلمه را به معنای پدر عالی یا متعالی دانسته اند. باتوجه به وجود این کلمه در عهد عتیق، اشتقاق آن از کلمه عربی «برهمه» به معنای تیزبینی کاملاً برساخته به نظر می رسد.

پیشنهاد کاربران

نام Abraham با تلفظ آبراهام از سه واژه فارسی به شکل زیر ساخته شده است : آب راه ام . از دیدگاه والدین و معمولا پدر ، این نام به معنای " توشه نوشیدنی راه من " می باشد و نه به معنای " پدر اقوام و جماعات زیاد " . نام قبلی وی Abram با تلفظ " اَبر ام " بوده است که بازهم از دیدگاه پدر یا مادر به معنای " اَبر من " می باشد. این لقب که بصورت نام بر فرزند نهاده شده است، به علت سایه و باران بخشی اَبر در سرزمین گرمسیر کلده برای والدین زیبا و دلنشین بوده است. Isaak با تلفظ ایساّک نام فرزند دوم وی می باشد. علامت تشدید روی حرف الف نشانه وجود دو تا حرف الف می باشد و اگر آنرا برداریم و کنار بگذاریم، آنگاه این نام در مقابل چشمان سر و باطنمان به شکل زیر از هم تفکیک می شود : ایسا اک . از دیدگاه آبراهام و سارا این نام به معنای " ایسای کوچک " می باشد و نه به معنای آنکه می خندد. Ismael با تلفظ ایسما ایل نام فرزند بزرگتر وی می باشد. پیشوند " ایس" مخفف عبارت " این است " به زبان فارسی و " ما " ضمیر دوم شخص جمع و معنای ایل هم که بر ما آشکار است. لذا نام ایسما ایل از دیدگاه آبراهام ( ابراهیم ) و هاجر به معنای " این است ایل ما " می باشد. بیشتر ما ایرانیان از طریق قرآن و ادبیات عربی با نام پیامبران قوم یهود آشنایی داریم و از تلفظ صحیح و اصلی و ریشه ای این نام ها بی خبریم و یا اینکه در این زمینه تاریخی بطور عمد و یا سرنوشت وار و به خواست خداوند در بیخبری نگاه داشته شده ایم . تبدیل نام های فارسی : آبراهام ؛ ایسما ایل؛ ایساّک ؛ ایساو؛ جاکوب ؛ موسا و ایسا به ترتیب به شکل ابراهیم ؛ اسماعیل ؛ اسحاق ؛ عیسو ؛ یعقوب ؛ موسی و عیسی بطور آشکار و عیان گم کردن رد پای تاریخ در پیش پای اقوام عجم می باشد. بر طبق مَثَل معروف " گذشته چراغ راه آینده " اگر چراغ گذشته خاموش باشد ، راه آینده هم در ظلمت پیموده خواهد شد. به سان عارفان دینی فارسی زبان که اشتباها سیر و سلوک یا رهروی خویش را به سوی فنا در الله و بقاء و پناه به خدا پنداشته اند.

هر دو نام ابراهیم را گاهی اوقات به صورت زیر می نویسند:
Avraham و Avram. اولی با تلفظ آوراهام و دومی اَورام. آوراهام از سه واژه به شکل زیر ساخته شده است :
آو راه ام. واژه " آو " به زبان کردی ایرانی به معنای آب می باشد. در نام " اَورام " پیشوند " اَور " در زبان کردی به معنای اَبر می باشد. لذا نام اول به معنای " آب راه من " و نام دوم به معنای " اَبر من " . نتیجه اینکه این حقیر به عنوان یک کرد ایرانی با تجزیه و تحلیل و ریشه یابی یاکوب از این نام های باستانی و ارائه معنای صحیح و حقیقی آنها کاملا موافق و هم رایم.


کلمات دیگر: