مترادف پارینه : پار، پارسال، سال گذشته
متضاد پارینه : امسال
پارینه
مترادف پارینه : پار، پارسال، سال گذشته
متضاد پارینه : امسال
فارسی به انگلیسی
last year's, old
مترادف و متضاد
پار، پارسال، سال‌گذشته ≠ امسال
مسن، سالخورده، پیر، سالار، قدیمی، کهنه، باستانی، گذشته، پارینه، دیرینه، عتیق، سابق، فرسوده، سابقی، زر، کهن سال، کهنه کار، پیرانه
دیر، پیر، قدیمی، کهنه، باستانی، کهن، پارینه، دیرینه، عتیق، اباء واجدادی
پارینه
فرهنگ فارسی
پارین، پارسال، پارسالی، سال گذشته
( صفت ) ۱- منسوب و مربوط بسال گذشته منسوب به پار پارسالین پارین : ( که تقویم پارینه نایدبکار. ) ( سعدی ) ۲- سال گذشته سال پیش پار . ۳- کهنه .
( صفت ) ۱- منسوب و مربوط بسال گذشته منسوب به پار پارسالین پارین : ( که تقویم پارینه نایدبکار. ) ( سعدی ) ۲- سال گذشته سال پیش پار . ۳- کهنه .
فرهنگ معین
(نِ ) (ص نسب . ) ۱ - منسوب به سال گذشته . ۲ - سال گذشته . ۳ - کهنه .
لغت نامه دهخدا
پارینه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به پار. پارین. پارسالین :
چند خرامی و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی.
که تقویم پارینه ناید بکار.
من همان احمد پارینه که بودم هستم .
رو که همان احمد پارینه ای .
|| سال گذشته. سال پیش. پار :
این طاس خالی از من و آن کوزه ای که بود
پارینه پر ز شهد مصفی از آن تو.
چند خرامی و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی.
سعدی.
برو زن کن ای خواجه هرنوبهارکه تقویم پارینه ناید بکار.
سعدی.
- امثال :من همان احمد پارینه که بودم هستم .
رو که همان احمد پارینه ای .
|| سال گذشته. سال پیش. پار :
این طاس خالی از من و آن کوزه ای که بود
پارینه پر ز شهد مصفی از آن تو.
وحشی.
|| کهنه. ( غیاث اللغات ).فرهنگ عمید
۱. پارسالی: گفتمت امسال شدی به ز پار / رو که همان احمد پارینه ای (سنائی۲: ۴۹۴ ).
۲. (اسم ) سال گذشته، سال پیش.
۳. کهنه، دیرینه، قدیمی.
۲. (اسم ) سال گذشته، سال پیش.
۳. کهنه، دیرینه، قدیمی.
پیشنهاد کاربران
پارینه::به گاوی که پارسال به دنیا آمده می گویند در زبان لری بختیاری
پارینه همان قدیمی و کهنه و گذشته هست و سزد ک ما بجای واژه قدیمی واژه زیبای پارینه رو بکار بریم
کلمات دیگر: