کلمه جو
صفحه اصلی

اپراتور


برابر پارسی : کارور، گرداننده

مترادف و متضاد

operator (اسم)
عامل، متصدی، ماشین چی، ماشین کار، عمل کننده، اپراتور، گرداننده، تلفن چی

فرهنگ معین

(اُ پِ تُ ) [ فر. ] (اِ. ) شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن ، کامپیوتر، چاپ و غیره ، کاروَر. (فره ).

فرهنگ عمید

کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر، و دستگاه چاپ است.

دانشنامه عمومی

اپراتور (ژنتیک). در ژنتیک، اپراتور بخشی از دی ان ای است که به یک فاکتور رونویسی پروتئین متصل می شود. قسمت اپراتور در یک اپرون بین قسمت برانگیزنده و ژنهای ساختاری قرار دارد.
اپرون
ویکی پدیا انگلیسی

فرهنگ فارسی ساره

کارور، گرداننده


جدول کلمات

کارور

پیشنهاد کاربران

کسی که مسول کاربادستگاه مانندتلفن، کامپیوتر، ودستگاه چاپ است

اپراتور یعنی کسی که کاردان ومتخصص کارکردن با یک دستگاه یا ماشین باشد

کسی که مسئول کار کردن و گرداننده کار با وسیایلی مثل کامپیوتر ، تلفن ، و دستگاه چاپ می باشد

کسی که مسئول کنترل دستگاهی هست
مثل مسئول تلگراف

کسی که مسئولِ کارکردن با یک دستگاه خاصی است

کسی که خدمات اراءه کنه

کاربر

سرویس دهنده

یک فرد کارگر که بیش از حد کار میکند

اپراتور
کاروَر ، کارگُدار ، کارپَرداز ، کارداز ، دازشگَر ، کاریاز ، کاراز، یازشگر ، کُنگَر ، کُنوَر ، دازوَر ، دازگَر ، یازوَر ، یازگَر

مهندس. کترگر


کسی که کاری را به عنوان خدمت یا کنترل دستگاه ها انجام میده

اپراتور یعنی تنظیم ملاقات


کلمات دیگر: