کلمه جو
صفحه اصلی

پاک نهاد

فارسی به انگلیسی

chaste, good-hearted, good-natured, innocent, truehearted, christian, decent

decent, chaste, good-hearted, good-natured, innocent, truehearted


chaste, good-hearted, good-natured, innocent, truehearted


مترادف و متضاد

true-born (صفت)
پاک زاده، پاک نهاد

true-hearted (صفت)
صمیمی، بی ریا، پاک نهاد، پاکدل

فرهنگ فارسی

( صفت ) پاک درون پاک سرشت پاک فطرت پاک طینت .
پاک فطرت
پاک طینت، نیک سرشت ، کسی که نیت پاک دارد

لغت نامه دهخدا

پاک نهاد. [ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) پاک فطرت. پاکدرون. پاک طینت. پاک سرشت :
نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آنست که با مردم بد ننشینی.
حافظ.
اشک آلوده ما گرچه روانست ولی
به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم.
حافظ.

فرهنگ عمید

کسی که سرشت و طینت پاک و نیکو دارد، پاک طینت، نیک سرشت.

پیشنهاد کاربران

خوش طینت


کلمات دیگر: