مترادف اتاقک : کابین، کلبه
اتاقک
مترادف اتاقک : کابین، کلبه
فارسی به انگلیسی
booth, box, bulkhead, closet, compartment, cubbyhole, cubicle, shed
مترادف و متضاد
حدود، گنجایش، نمونه، پیمانه، واحد، اندازه گیری، اتاقک، نقشه کوچک، واحد اندازره گیری، مقیاس مدل، قسمتی از سفینه فضایی
کابین، کلبه
فرهنگ فارسی
1. اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد 2. هریک از اتاقهای داخل کشتی و جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما
فرهنگ عمید
اتاق کوچک.
فرهنگستان زبان و ادب
{cabin, cabine (fr. )} [عمومی، مشترک حمل ونقل] 1. اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد
2. هریک از اتاق های داخل کشتی و جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما
پیشنهاد کاربران
اتاقک از نظر من به معنی اتاق کوچولو است
اتاقک هایی معلق در هوا می باشد
کلمات دیگر: