کلمه جو
صفحه اصلی

پالایشگاه

فارسی به انگلیسی

refinery

فارسی به عربی

مصفاة

مترادف و متضاد

refinery (اسم)
پالایشگاه، تصفیه خانه

فرهنگ فارسی

سامانه‌ای برای پالایش موادی مثل نفت خام و گاز طبیعی


پالایشگه:جای صاف کردن، تصفیه خانه نفت
( اسم ) محل صافی کردن نفت و امثال آن تصفیه خانه .

فرهنگ معین

(یِ ) ( اِ. ) تصفیه خانه .

فرهنگ عمید

۱. جای صاف کردن، تصفیه خانه.
۲. (شیمی ) محل تصفیه کردن نفت.

دانشنامه عمومی

پالایشگاه مجموعه ای از واحدهای فرآیند شیمیایی است که به پالایش مواد یا تبدیل مواد خام به فرآورده های مفید می پردازد.
پالایشگاه نفت
پالایشگاه گاز طبیعی
کارخانه قند
پالایشگاه خون

فرهنگستان زبان و ادب

{refinery} [شیمی، مهندسی شیمی] سامانه ای برای پالایش موادی مثل نفت خام و گاز طبیعی

واژه نامه بختیاریکا

پالنا


کلمات دیگر: