peduncle, pod-
پایک
فارسی به انگلیسی
pod _
مترادف و متضاد
ساق پا، ساق، درشت نی، پایک
ساق، پایک، ساقه گل، پای کوچک، ساقه کوچک
پایک، ساقه، ساقه گل، ساقه اصلی
فرهنگ فارسی
پای کوچک، قارچ که کلاهک برروی آن قراردارد
( اسم ) ۱- پای کوچک . ۲- پای. کوچک در برجستگیهای مغز .
( اسم ) ۱- پای کوچک . ۲- پای. کوچک در برجستگیهای مغز .
پایۀ برگ که غالباً در مادگیبَر یا سرخسها یا پایۀ خاکرُستخزهایها دیده میشود
پایۀ برگ که غالباً در مادگیبَر یا سرخسها یا پایۀ خاکرُستخزهایها (sporophyt of mosses) دیده میشود
لغت نامه دهخدا
پایک. [ ی َ ] ( اِ مصغر ) تصغیر پای. پای کوچک. و در کلمات مرکب مانند چار پایک و پنج پایک آید. || پیاده. ( غیاث اللغات ).
فرهنگ عمید
۱. پای کوچک.
۲. (زیست شناسی ) قسمتی از قارچ که کلاهک بر روی آن قرار دارد.
۲. (زیست شناسی ) قسمتی از قارچ که کلاهک بر روی آن قرار دارد.
دانشنامه عمومی
پایک (به انگلیسی: Pedicel) در گیاه شناسی به اولین میانگرهٔ شاخه در زیر نهنج، گفته می شود. دومین میانگره در زیر یک گل منفرد ممکن است دمگل نامیده شود. به عبارتی دیگر یک قسمت از ساقه یا شاخه که تعدادی پایک را نگاهداری می کند دمگل نامیده می شود.
wiki: پایک
فرهنگستان زبان و ادب
{stipe} [زیست شناسی- علوم گیاهی] پایۀ برگ که غالباً در مادگی بَر یا سرخس ها یا پایۀ خاک رُست خزه ای ها (sporophyt of mosses ) دیده می شود
کلمات دیگر: