پافشاری کردن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
اصرار کردن، سماجت کردن، پافشاری کردن
پاپی شدن، سماجت کردن، پافشاری کردن، اصرار ورزیدن، تکیه کردن بر
فرهنگ فارسی
( مصدر ) پافشردن
فرهنگ معین
( ~. کَ دَ ) (مص ل . ) اصرار کردن ، ایستادگی کردن .
واژه نامه بختیاریکا
به داک واستادن؛ ز داک نرَهدِن
جدول کلمات
تاکید
پیشنهاد کاربران
( double down ( on sth=
( phrasal verb )
( phrasal verb )
Stand firm on
ایستادگی، اصرار کردن
سمج
پافِشاریدن بر چیزی.
سِمِجیدن در کاری.
سِمِجیدن در کاری.
الحاح
ابرام~اصرار~تاکید~الحاح
کلمات دیگر: