کلمه جو
صفحه اصلی

اتحادیه


مترادف اتحادیه : انجمن، سندیکا

برابر پارسی : همبستگان، هموندان، هم پیمانان، همگرایان

فارسی به انگلیسی

alliance, combination, combine, confederacy, federation, league, syndicate, trade, union

union


فارسی به عربی

اتحاد , اخوة , دائرة , نقابة ، اِتِّحادٌ ، الاتِّحادیةُ ، الإتحاد

عربی به فارسی

فدراليسم , اصل دولت اءتلا في


مترادف و متضاد

union (اسم)
اتصال، اتحاد، بهم پیوستگی، الحاق، پیوستگی، اجتماع، وصلت، انجمن، ائتلاف، اتحادیه، پیوند، اتحاد و اتفاق، یگانگی وحدت، اشتراک منافع

fraternity (اسم)
برادری، صنف، اتحادیه، انجمن اخوت، دوستی، اخوت

guild (اسم)
انجمن، صنف، رسته، اتحادیه، محل اجتماع اصناف

circuit (اسم)
جریان، دوره، گردش، دور، محیط، حوزه قضایی یک قاضی، اتحادیه، کنفرانس

league (اسم)
پیمان، اتحاد، اتحادیه، گروه ورزشی

confederacy (اسم)
اتفاق، اتحاد، اتحادیه، هم پیمانی، پیوند

انجمن، سندیکا


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - اجتماعی که برای دفاع از منافع اقتصادی مشترک تشکیل میشود سندیکا. ۲ - انجمن .

تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفۀ مشخص


فرهنگ معین

(اِ تِّ یُِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - انجمن ، هر انجمنی که اهدافی مشترک داشته باشد. ۲ - تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفة مشخص .

دانشنامه عمومی

اتحادیه (جنگ داخلی آمریکا). ایالت های شمالی (یا اتحادیه) اصطلاحی است که در جریان جنگ داخلی آمریکا به ایالاتی اطلاق می شد که تحت رهبری آبراهام لینکلن از حزب جمهوری خواه؛ علیه ایالات جنوبی یا ایالات مؤتلفه آمریکا به رهبری جفرسن دیویس می جنگیدند.این اتحادیه شامل ۲۳ ایالتی بود که ریاست جمهوری آبراهام لینکلن را پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰ سپتامبر ۱۸۶۰ به رسمیت شناختند.
ایالات شمالی با جمعیتی بالغ بر ۲۲ میلیون نفر نیمه پرجمعیت کشور تجزیه شده ایالات متحده بودند. مردم این بخش عمدتاً به دلیل کمبود زمین های مساعد برای کشاورزی، اکثراً صنعتگر، تاجر و بانکدار بودند و نظام اقتصادی سرمایه داری حاکم بر این مناطق بود. در این مناطق کارگران در قبال دریافت مزد از کارفرما و به اختیار خود به کار مشغول می شدند. همچنین نظام آموزشی متجددی در ایالات شمالی ایجاد شده بود. در سایه همین عوامل این بخش از کشور حامی لغو نظام برده داری در آمریکا شد.
اعلامیه آزادی بردگان

فرهنگستان زبان و ادب

{syndicate, syndicat (fr. )} [عمومی] تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفۀ مشخص

پیشنهاد کاربران

یافتن معنای لغت


" باهماد " واژه نوساخت شاد روان احمد کسروی تبریزی.


اتحادیه در زبان فارسی میشود انجمن و در زبان کردی می شود یه کیتی که برگرفته از واژه یکتا هست

Union
League هم میشه
ولی اولی دقیق تره

همگاه

سندیکا. . . . . .


کلمات دیگر: