کلمه جو
صفحه اصلی

کریر

فرهنگ فارسی

پیشکار و پاکار باشد.

لغت نامه دهخدا

کریر. [ ک ُ ] (اِ) پیشکار و پاکار باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


کریر. [ ک َ ] (ع مص ) کَرّ. (ناظم الاطباء). رجوع به کر شود.


کریر. [ ک َ ] ( ع اِ ) آواز سینه که به آواز گلوی خبه کرده ماند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آواز و صدا کردن کسی باشد که سینه او گرفته باشد. ( برهان ). آواز گلوی خبه کرده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). صدای کسی که او را خفه می کرده باشند. ( برهان ). آواز گلوی فشرده. ( مهذب الاسماء ). || گرانی آواز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گرفتگی گلو که از گرد و غبار بهم رسد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). صدا و آواز خرخری که در وقت مردن از آدمی ظاهر می شود. ( برهان ). || ( اِخ ) نام جویی است. ( منتهی الارب ).

کریر. [ ک َ ] ( ع مص ) کَرّ. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کر شود.

کریر. [ ] ( اِ ) قثای کبیر است که به فارسی خیار بزرگ نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).

کریر. [ ک ُ ] ( اِ ) پیشکار و پاکار باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

کریر. [ ] (اِ) قثای کبیر است که به فارسی خیار بزرگ نامند. (فهرست مخزن الادویه ).


کریر. [ ک َ ] (ع اِ) آواز سینه که به آواز گلوی خبه کرده ماند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). آواز و صدا کردن کسی باشد که سینه ٔ او گرفته باشد. (برهان ). آواز گلوی خبه کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صدای کسی که او را خفه می کرده باشند. (برهان ). آواز گلوی فشرده . (مهذب الاسماء). || گرانی آواز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گرفتگی گلو که از گرد و غبار بهم رسد. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). صدا و آواز خرخری که در وقت مردن از آدمی ظاهر می شود. (برهان ). || (اِخ ) نام جویی است . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: