کلمه جو
صفحه اصلی

گندا شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گندیدن بد بو شدن متعفن گشتن .

لغت نامه دهخدا

گندا شدن. [ گ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) گندیده شدن. گندیدن. بدبو شدن. عفن ومتعفن شدن. اِنتان. اِصنان. ( تاج المصادر بیهقی ).


کلمات دیگر: