کلمه جو
صفحه اصلی

ادغام کردن

فارسی به انگلیسی

amalgamate, combine, consolidate, pool, synthesize, telescope

فارسی به عربی

إدراجٌ ، ددْماجٌ

مترادف و متضاد

merge (فعل)
مخلوط کردن، ترکیب کردن، یکی کردن، فرو رفتن، غرق شدن، ادغام کردن، ممزوج کردن، فراگرفته، مستهلک شدن

elide (فعل)
حذف کردن، ادغام کردن، از اخر برداشتن


کلمات دیگر: