اخلاقیات
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اخلاقیة
مترادف و متضاد
اخلاق، سیرت، روحیه، اخلاقیات
فرهنگ فارسی
شاخهای از فلسفه که به مطالعۀ محتوای دیدگاههای اخلاقی و طبیعت آنها میپردازد
فرهنگستان زبان و ادب
{ethics} [روان شناسی] شاخه ای از فلسفه که به مطالعۀ محتوای دیدگاه های اخلاقی و طبیعت آنها می پردازد
پیشنهاد کاربران
مجموع خلق و خوی هر فرد را گویند ( خوب یا بد ) که واکنش او را در میان جمع نشان می دهد. . . خلقیات هم گفته می شود.
خلق ما بشکل کردار و گفتار ما ظاهر می شود. . . مانند : مهربانی یا ترشرویی.
خلق ما بشکل کردار و گفتار ما ظاهر می شود. . . مانند : مهربانی یا ترشرویی.
کلمات دیگر: