اخطار کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اشعر
مترادف و متضاد
اعلام کردن، اخطار کردن، اگاهی دادن، اگاه ساختن، اعلام داشتن
اگهی دادن، اعلان کردن، انتشار دادن، خبر دادن، اشکار کردن، اخطار کردن، مدرک دادن
اخطار کردن، پیش بینی کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) اعم کردن آگهی کردن ابغ کردن مطلبی را یاد آوری کردن .
کلمات دیگر: