مترادف ادعا : تقاضا، توقع، خواست، داعیه، دعوی، مدعا، مطالبه
برابر پارسی : خواست، دادخواهی، داو، داوش، داوی، داویدن، فراخواست
claim, pretension
allegation, asseveration, avowal, case, claim, interest, pretense, pretension, profession, statement, title
ادعاء , التماس , زعم
تقاضا، توقع، خواست، داعیه، دعوی، مدعا، مطالبه
داوی، داویدن، داوش، داو