کلمه جو
صفحه اصلی

ادا کردن


برابر پارسی : به جای آوردن، گزاردن

فارسی به انگلیسی

sound, satisfy, say, speak, couch, discharge, drone, to pay

to pay


satisfy, say


فارسی به عربی

حدیث , صوت , فظ
بری , سریع , مطلق

حديث , صوت , فظ


مترادف و متضاد

innuendo (اسم)
معنی، شرح، ادا کردن، اشاره، کنایه، تشریح

pay (فعل)
انجام دادن، ادا کردن، دادن، تلافی کردن، پرداختن، پرداخت کردن، پول دادن، کارسازی داشتن، بجا آوردن، هزینه چیزی را قبول کردن

voice (فعل)
ادا کردن، با صدا بیان کردن

pronounce (فعل)
ادا کردن، تلفظ کردن، رسما بیان کردن

utter (فعل)
ادا کردن، گفتن، فاش کردن، بزبان اوردن

express (فعل)
ادا کردن، اظهار کردن، بیان کردن، اظهار داشتن، ابراز کردن، ابراز داشتن

acquit (فعل)
تبرئه کردن، روسفید کردن، برطرف کردن، ادا کردن، از عهده برامدن، انجام وظیفه کردن، پرداختن و تصفیه کردن، ادای نمودن، برائت کردن

discourse (فعل)
ادا کردن، سخن گفتن، سخنرانی کردن

enounce (فعل)
ادا کردن

execute (فعل)
ادا کردن، عمل کردن، نمایش دادن، اداره کردن، اجرا کردن، اعدام کردن، عمل اوردن، قانونی کردن، نواختن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گزاردن بجا آوردن عمل کردن اجرا کردن . ۲ - پرداختن تائ دیه کردن .

لغت نامه دهخدا

اداکردن. [ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بگزاردن. توختن. پرداختن ( دین و مانند آن ). تأدیه کردن. دادن. تسلیم کردن. کارسازی کردن. واپس دادن. قضا کردن. تقضیه. وفا. ایفاء. موافات. استیفا کردن : پس بجای آورد رسالت را و ادا کرد امانت را. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308 ).
- ادا کردن حق کسی را ؛ گزاردن حق او :
دولت حقوق من بتمامی ادا کند
هرگه که پیش شاه مدیحی ادا کنم.
مسعودسعد.
- ادا کردن دین ؛ گزاردن و پرداختن و توختن وامی را :
قرض است کرده های بدت نزد روزگار
تا در کدام روز که باشد ادا کند.
؟
|| بجای آوردن. گزاردن عبادت چون نماز :
کند بقبله تازی ز بهر کدیه نماز
بدل بقبله دهقان کند نماز ادا.
سوزنی.
|| مقابله کردن. مقابله بمثل کردن.

فرهنگ فارسی ساره

به جای آوردن، گزاردن


پیشنهاد کاربران

یعنی طلب کردن مزیتی برای خود

میشه طلب کردن مزیتی برای خود

ببخشید اگه درست بود واسه من یه گوش آیفون ۱۲ پرومکس یا s۲۱ بیارید

آدرس میدان لوزی ایستگاه کلاهدوز بغل شهر بانو کوچه ۱۰/۲۷ کوچه عباسی پلاک ۱واحد۱ سمت چپ


به جا آوردن

به جا آوردن، به جای آوردن


کلمات دیگر: