کلمه جو
صفحه اصلی

وادار کننده

فارسی به انگلیسی

compelling, inducer, persuader, persuasion, persuasive

مترادف و متضاد

impeller (اسم)
وادار کننده، پیش برنده، تشجیح کننده

prompter (اسم)
وادار کننده، سوفلور

impellent (صفت)
محرک، مشوق، وادار کننده

persuasive (صفت)
متقاعد کننده، تشویقی، وادار کننده، مجاب کننده


کلمات دیگر: