کلمه جو
صفحه اصلی

لوله شو

فارسی به انگلیسی

ductile

مترادف و متضاد

tractile (صفت)
نرم، قابل اتساع، قابل کشش، لوله شو، کشیده شدنی، دراز شدنی

sequacious (صفت)
تابع، پیرو، نرم، چکش خور، اهل تقلید، لوله شو، نصیحت پذیر

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه لوله ها را شوید . ۲- آلتی که بوسیل. آن لوله را شویند .


کلمات دیگر: