کلمه جو
صفحه اصلی

ناوابسته

فارسی به انگلیسی

extraneous, impertinent, unrelated, outsider

extraneous, impertinent, unrelated


مترادف و متضاد

unbound (صفت)
بی پایان، غیر محدود، بی بند و بار، غیر مقید، رها شده، ناوابسته، مقید نشده

unattached (صفت)
ازاد، اعزام نشده، ناوابسته، توفیق نشده، منتظر دستور


کلمات دیگر: