like-minded
هم خو
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
هم جنس، هم خو
هم مشرب، دارای تجانس روحی، هم سلیقه، هم خو
هم خو، یک صدا، متحد الکلمه، یکنوا، هم ذوق
فرهنگ فارسی
دو آفریده که دارای خوی و خلقی همانند باشند
لغت نامه دهخدا
هم خو. [ هََ ] ( ص مرکب ) دو آفریده که دارای خوی و خلقی همانند باشند: اسب و خر را که یک جا بندند اگر هم بو نشوند هم خو میشوند. ( یادداشت مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
هم مرام ، هم مشرب
کلمات دیگر: