کلمه جو
صفحه اصلی

زوت

فرهنگ فارسی

مخفف ازاوترا

لغت نامه دهخدا

زوت. ( اِ ) در اوستا «زوتر» یا «زاوتر» اسمی است که به پیشوایان بزرگ مزدیسنا میدهند. خود زردشت نیز زَوْتَر خوانده میشود. قدمت این کلمه تا بزمان آریایی می رسد. از آن دو معنی برمی آید: نخست مجراکننده فدیه ، دوم منادی پروردگاران. در تفسیر پهلوی ، زوت گردید. در قدیم زوتربزرگترین پیشوای مذهبی بوده است که در سرهفت موبد دیگر مراسم مذهبی بجای می آورده اند و در وقت فقدان سایر موبدان او مجاز بوده که به تنهایی تشریفات آیینی بعمل آورد. امروز در هنگام اجرای مراسم دینی اسم زوت بموبدی داده میشود که در روی کرسی سنگی چهارپایه نشسته یسنا و ویسپرد می سراید و مراسم بجای می آورد. به موبد دیگری که در مقابل او نشسته و نیز به اجرای چنین خدماتی موظف است راسپی نام میدهند... وظیفه زوت چنانکه از اسمش برمی آید تهیه نمودن «زَور» ( زواثر ) یا آب مقدس می باشد . امروز این اسم را به یکی از دو موبدانی که برای یزشنه کردن ومراسم هوم بجای آوردن گماشته میشوند میدهند... زرتشت خود را در گاتها، یسنا 33 قطعه 6 زوت می نامد... در سانسکریت هوتر گویند. ( از یشتها ج 1 ص 103 و 469 ). رجوع به همین کتاب ج 1 ص 139، 155 و ج 2 ص 200 و خرده اوستا ص 69، 86 و 225 شود.

زوت. ( حرف اضافه + ضمیر + ضمیر ) مخفف از او ترا. ( ناظم الاطباء ). مخفف از اویت :
نیاید پادشاهی زوت بهتر
ورا کن بندگی هم اوت بهتر.
نظامی.

زوت . (اِ) در اوستا «زوتر» یا «زاوتر» اسمی است که به پیشوایان بزرگ مزدیسنا میدهند. خود زردشت نیز زَوْتَر خوانده میشود. قدمت این کلمه تا بزمان آریایی می رسد. از آن دو معنی برمی آید: نخست مجراکننده ٔ فدیه ، دوم منادی پروردگاران . در تفسیر پهلوی ، زوت گردید. در قدیم زوتربزرگترین پیشوای مذهبی بوده است که در سرهفت موبد دیگر مراسم مذهبی بجای می آورده اند و در وقت فقدان سایر موبدان او مجاز بوده که به تنهایی تشریفات آیینی بعمل آورد. امروز در هنگام اجرای مراسم دینی اسم زوت بموبدی داده میشود که در روی کرسی سنگی چهارپایه نشسته یسنا و ویسپرد می سراید و مراسم بجای می آورد. به موبد دیگری که در مقابل او نشسته و نیز به اجرای چنین خدماتی موظف است راسپی نام میدهند... وظیفه ٔ زوت چنانکه از اسمش برمی آید تهیه نمودن «زَور» (زواثر) یا آب مقدس می باشد . امروز این اسم را به یکی از دو موبدانی که برای یزشنه کردن ومراسم هوم بجای آوردن گماشته میشوند میدهند... زرتشت خود را در گاتها، یسنا 33 قطعه ٔ 6 زوت می نامد... در سانسکریت هوتر گویند. (از یشتها ج 1 ص 103 و 469). رجوع به همین کتاب ج 1 ص 139، 155 و ج 2 ص 200 و خرده اوستا ص 69، 86 و 225 شود.


زوت . (حرف اضافه + ضمیر + ضمیر) مخفف از او ترا. (ناظم الاطباء). مخفف از اویت :
نیاید پادشاهی زوت بهتر
ورا کن بندگی هم اوت بهتر.

نظامی .



دانشنامه عمومی

زوت (به هلندی: Zweth) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در میدن-دلف لاند واقع شده است.
فهرست شهرهای هلند

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:زیوتر

پیشنهاد کاربران

در اوستا برگزاری مراسم هوم را به زوت واگذاشته اند.

وظیفه ی� زوت �چنانکه از اسمش برمی آید تهیه نمودن زوت یا آب مقدس میباشد. �

زردشت در یسنای ۳۳ گات ها بند ۶ خود را زوت می نامد.

قدمت این واژه به زمان مهاجرت آریاییان می رسد که در سانسکریت هوترHotar ( زوتر ) نامیده می شود.

راسپی موبد دیگری است که در این مراسم به زوت یاری می رساند تا هوم را با شیر و غیر آن بیامیزد و بین مردم تقسیم نماید.

س. سیفی


کلمات دیگر: