همدرس
فارسی به انگلیسی
classmate, schoolmate
لغت نامه دهخدا
هم درس. [ هََ دَ ] ( ص مرکب ) دوتن که با هم درس خوانند. هم کلاس. هم سبق :
بشوی اوراق اگرهم درس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد.
بشوی اوراق اگرهم درس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد.
حافظ.
فرهنگ عمید
دو یا چند تن که در یک جا تحصیل کنند.
پیشنهاد کاربران
هم شاگردی
کلمات دیگر: