کلمه جو
صفحه اصلی

قلبگاه

فارسی به انگلیسی

center, hub

لغت نامه دهخدا

قلبگاه. [ ق َ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح نظامی ) آن قدر مکان را گویند که در آن فوج قلب تواند استاد. ( آنندراج ) :
گه به یک حمله سپاهی می شکست
گه به هویی قلب گاهی میدرید.
حافظ.

فرهنگ عمید

۱. میان، وسط.
۲. جایی در میدان که قلب لشکر قرار بگیرد: فرامرز با خوارمایه سپاه / بزد خویشتن تیز بر قلب گاه (فردوسی: ۵/۴۶۲ ).


کلمات دیگر: