کلمه جو
صفحه اصلی

گلاب گیر

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه گلاب استخراج کند کسی که گلاب تهیه کند : و مثال بر آمدن و باز فرود آمدن این بخار ها و رطوبتها همچون کارگاه گلابگیران است .

لغت نامه دهخدا

گلاب گیر. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) گلاب گیرنده.آنکه گلاب تهیه کند : و مثال برآمدن و باز فرودآمدن این بخارها و رطوبت ها همچون کارگاه گلابگیران است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به گلابگر شود.

فرهنگ عمید

کسی که پیشه اش گرفتن گلاب از گل می باشد.


کلمات دیگر: