کلمه جو
صفحه اصلی

ستهم

فارسی به انگلیسی

colossal, hard, harsh, intense, monster, monstrous, mortal, poignant, rigorous, rude, rugged, severe, sharp, stormy, strict, strong, swingeing, tearing, tempestuous, terrible, tough, towering, tremendous, vehement, vicious, vigorous, violent, wicked


لغت نامه دهخدا

ستهم. [ س ُ هَُ ] ( ع ص ) مرد کلان سرین و زن کلان سرین ، و میم زائد است. ( منتهی الارب ). الاسته أی الکبیر العجز ( میمه زائده ). ( متن اللغة ). || آنکه سرین کلان خواهد و سرین کلان را دوست دارد، و میم زائد است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

١. سخت، شدید.
٢. = ستنبه


کلمات دیگر: