(اسم ) بلدرچین کرک : (( پخته بسی مرغ بهر گونه طرز ازولج و تیهو و دارج و چرز . ) ) (امیرخسرو )
جمع ولاج کرانها نواحی .
جمع ولاج کرانها نواحی .
مظهری (از انجمن آرا).
امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).
ولج . [ وَ ل َ ] (ع اِ) راه ریگستان . (منتهی الارب ). راه در رمل . (اقرب الموارد). راه در ریگ . (مهذب الاسماء). || ج ِ وَلَجة، به معنی سمج کوه و خم وادی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به ولجة شود.
ولج . [ وُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ وِلاج . (اقرب الموارد). کرانها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نواحی . (اقرب الموارد). || کوهها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کوچه ها. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || کفلیزهای انگبین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مغارف العسل . (اقرب الموارد).