ولغ ولغان آب خوردن سگ باطراف زبان از ظرف یا در کردن زبان خود را در آن و جنبانیدن .
ولوغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ولوغ. [ وُ ] ( ع مص ) ولغ [وَ / وُ ]. وَلَغان. آب خوردن سگ به اطراف زبان ازظرف یا درکردن زبان خود را در آن و جنبانیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به ولغ و ولغان شود.
فرهنگ عمید
زبان زدن سگ به ظرف، خوردن یا لیسیدن سگ چیزی را که در ظرف است.
کلمات دیگر: