کلمه جو
صفحه اصلی

فرموش کار

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه فراموشی عادت دارد فرامشتکار کم حافظه ٠

لغت نامه دهخدا

فرموش کار. [ ف َ ]( ص مرکب ) فراموش کار. آنکه از یاد ببرد :
به سختی صبر ده تا پای دارم
در آسانی مکن فرموش کارم.
نظامی.
رجوع به فراموش کار شود.

فرهنگ عمید

= فراموش کار

فراموش‌کار#NAME?



کلمات دیگر: