کلمه جو
صفحه اصلی

غوادی

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع غادی غادیه در بامدارد روندگان .

لغت نامه دهخدا

غوادی. [ غ َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غادیة. ابرهای بامداد. ( غیاث اللغات ) ( اقرب الموارد ). ابرهای بامدادین. رجوع به غادیة شود.

فرهنگ عمید

= غادیه

غادیه#NAME?



کلمات دیگر: